داستانک آش
چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۳۸ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
(شهید مدافع حرم محسن حججی)
دوستان شهید محسن حججی تعریف می کردند:
دو بار برای رفتن به سوریه، اسم نوشت.
یک بار را هم ما را مهمان کرد به صرف آش!
بچه ها دست اش می انداختند و می گفتند: راستی محسن اگه جور
نشه که بری، با ما چکار می کنی که آش خوریم؟
گفت: از حلق یک یک تون در میارم!
خلاصه جور نشد که برود.
بچه ها به او گفتند: حالا می خوای با ما چکار کنی؟ آش را از
حلق مان دربیاری؟
یکدفعه محسن گفت: کوفتی بگیرید! باید پولش را بهم بدهید!
همیشه وقتی ناراحت و عصبانی می شد می گفت: کوفتی بگیرید!
کتاب سربلند
- ۹۸/۰۶/۱۳
- ۱۲۵ نمایش